آرش رئیسیان
منوی سایت

مستند شاعرانۀ ” دانۀ سرگردان تنها “

درباره ی فیلم

در زندگی، بی وقفه می دویم، به خود می پیچیم و تقلا می کنیم برای بدست آوردن، برای رسیدن، بی آنکه بایستیم و بنگریم به آنچه بدست آورده ایم و راهی که پیموده ایم و همچنان می دویم و می دویم. ما نیاز داریم که گاهی بایستیم و خوب بنگریم و بشنویم، بنشینیم و بیندیشیم، لم دهیم و حظ راهی که آمده ایم و آنچه بدست آورده ایم را ببریم و رویایی بیافرینیم برای فردا. گویی دویدن و تقلا روح جوانی و سبکبالیست و نشستن و اندیشیدن روح پیری و خردمندیست. آن دو روحی که نیاز داریم در وجود ما بهم درآمیزد.

ساختار این فیلم با استفاده از تصاویر دو ورک شاپ نقاشی در گالری مات و تلفیق آنها با شعر و موسیقی شکل گرفته است.

نقاشانی که در این فیلم حضور دارند عبارتند از : علی ندایی , علی ذاکری , احمد وکیلی , ساغر پزشکیان , رضا هدایت و ترانه صادقیان و با حضور حسین علی ذابحی و بهزاد جاودان فرد به عنوان مدل.

شناسنامۀ فیلم

  • نوع فیلم : مستند شاعرانه
  • موضوع : هنرهای تجسمی – نقاشی
  • قطع فیلم : DVCAM
  • مدت : 16 دقیقه
  • سال تولید : 1385

عوامل تولید

  • کارگردان : آرش رئیسیان
  • تدوینگر : آرش رئیسیان
  • تصویربردار : رضا آزادی، آرش رئیسیان
  • موسیقی : قطعاتی از سورن آسادوریان
  • انتخاب موسیقی : آرش رئیسیان
  • صدابردار : محمدجواد صفری
  • صداگذار : محمد جواد صفری
  • راویان : نصرت الله آشوری _  امیر سفیری
  • نویسنده متن : محمد طلوعی
  • تیتراژ : نازلی امیرقاسمی
  • تهیه کننده : آرش رئیسیان

یادداشت کارگردان

چند سال پیش تعدادی نقاش معتبر ایرانی طی دو روز مختلف در یک گالری گرد آمدند تا ورک شاپی را با این ایده برگزار کنند که در حضور مخاطبین و بازدید کنندگان یک روز از شخص رقصنده ای و روز دیگر از مردی نشسته بر صندلی نقاشی کنند و بعد نتایج کار را به نمایش و فروش بگذارند. قرار بر این شد که فیلمی از این اتفاق بسازم . در زمان اجرای نمایشگاه هیچ طرح و ایده ای نداشتم و تنها با دو دوربین از اتفاقات در حال جریان تصویربرداری کردیم. مدتها روی طرح آن فکر کردم تا اینکه به فکرم رسید روی چند مفهوم که از دیدن نمایشگاه بدست آورده بودم کار کنم. یکی اینکه حرکت و سکون را با هم بیامیزم با این ایده که هر دو بخشی از زندگی ما هستند زمانی پیوسته در حرکت و جنب و جوشیم و گاهی می ایستیم تا بیندیشیم و مسیر آینده را ترسیم کنیم یا گذشته را تحلیل کنیم . اما وجه جنب و جوش و بی قراری ما روحیۀ جوانی ماست که نماد آن، جوان بازیگر رقصان و بی قرار فیلم است و وجه سکون و متفکرانۀ ما روحیۀ سالمندی و پختگی ماست که نماد آن  پیرمرد  نشسته بر مبل در فیلم است.

مفهوم دومی که فیلم دنبال می کند. زاویه نگاه های مختلف نقاشان است به سوژه . و این نیز نمادیست از زاویه نگاه های مختلف آدمها به زندگی و جهان هستی.

خواستم فیلم با سه عنصر ساختاری تصویر ، ادبیات و موسیقی با مخاطب ارتباط گیرد پس از دوست با ذوقم محمد طلوعی دعوت کردم تا با سلیقه خودش ادبیات مناسبی برای فیلم تهیه کند و او چند قطعه مختلف را هم نوشت ، هم ترجمه کرد و هم استفاده نمود. و این متون خود مفاهیم دیگری نیز به فیلم افزودند.

و با بررسی  مجموعه آرشیو موسیقیم اثری از سورن آسادوریان نوازنده ارمنی را برای فیلم مناسب دیدم.

فیلمی که حاصل شد با ناباوری بسیار فراتر از ذهنیت و هدف اولیه من شکل گرفته است و تبدیل به تجربه ای عجیب شد . فیلم از دست من خارج شده و هنگامی که حتی خودم آنرا می بینم هر بار برداشتی جدید دارم و دریچه ای جدید بر من می گشاید. این فیلم چون آینه ایست که در آن هر کس آن می بیند که اوست.  این فیلم حرف مرا نمی گوید حرف هرکس را به خود او می گوید.

نمایش فیلم

برای تماشای فیلم به سایت هاشور مراجعه نمایید. لینک


گالری عکس

Tags:

کامنت بگذارید